فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

معجزه کوچک

عید سال 93

با اندوه و شادی بزرگی سال 93 را آغاز کردیم.اندوه نبودن آنهائی که سال قبل در جمع ما بودند و امسال نیستند و شادی از سلامتی بقیه. دخترم خیلی شیطون شده .به طوریکه سر سفره هفت سین نذاشت یک عکس درست و حسابی بگیریم.همش دوربین را از دستمون می گرفت و می خواست عکس ها را رد کنه.منم کلافه شدم و دیگه عکس تعطیل شد. امسال مامانم موقع سال تحویل نبود .رفته بودند سر خاک پسر دائی ام.آخه بیچاره با تابستون امسال تصادف کرد و ..... . روحش شاد. خیلی دلم براشون سوخت.از همه بیشتر خانمش.تصمیم داشتند آخر تابستون مستقل بشند که این اتفاق افتاد. امیدوارم سال جدید برای همه سالی سرشار از شادی باشه.
29 اسفند 1392

بدجوری کلافه ام.

گاهی آدم از همه چیز خسته میشه.همه می گن شکر بفرست خیلیبدتر از دختر تو هم هست.یچه های سرطانی ، بچه های قلبی و .... ولی وقتی فکر می کنم می بینم که ان شا الله خدا برای هیچ کسنیاره اما اونا فقط یک مشکل دارند و تمام تلاششون رو روی اون موضوع متمرکز میکنند.اما من چی. دخترم مشکل حنجره داره.دنبال اون مشکلات ریوی و به دنبالفشار ریه مشکل قلبی هم میاد.مشکل صورت هم که جز مشکلاتیه که هنوز بهتر نشده.از اونطرف مشکل شنوائی که نمیدونم داره یا نه.بعضی از کلمات را می گه و بعضی وقتا سریعجواب میده اما بعضی وقتا باید اونقدر صداش کرد تا جواب بده.مشکل حرف زدنش .تاخیرحرکتیش  و خواب ناارومش.مشکل اینکه هنوزداره از شیشه شیر میخوره و من در حسرت یک قاشق غذاخور...
11 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به معجزه کوچک می باشد